صدایم کن - داریوش




در اين فصل گلگون در اين باغ پرپر
براي شكفتن رهايم كن
ببين شب خون به باغ گلگون چگونه دشنه مي بارد
بخوان و بخوانيم سرود شكفتن
كه شام خون سحر دارد سحر دارد سحر دارد











صدايم كن اي صداي تو شيشه شب را سنگ ويراني

صدايم كن اي صداي تو پرده شب را چنگ ويراني

خوشا با صداي تو از خود گذشتن

صدايم كن صدايم كن صدايم كن

صداي تو خنجر، صداي تو سنگر

از اين دام وحشت رهايم كن

بخوان آواز هميشه سبز رها شدن از شب خسته

كه تا شكوفد گلهاي سرخ ترانه بر هر لب بسته

به جشن طلوع گل و نور و گندم

صدايم كن صدايم كن صدايم كن

در اين فصل گلگون در اين باغ پرپر

براي شكفتن رهايم كن

ببين شب خون به باغ گلگون چگونه دشنه مي بارد

بخوان و بخوانيم سرود شكفتن

كه شام خون سحر دارد سحر دارد سحر دارد

صدايم كن اي صداي تو بانگ بيداري در ديار ما

صدايم كن اي صداي تو شعر سرخ خشم تبار ما

خوشا با صداي تو از خود گذشتن

صدايم كن صدايم كن صدايم كن







آهنگساز : عباس خوشدل

شاعر : ايرج جنتي عطائي

خواننده : داریوش

هیچ نظری موجود نیست: