ای چشم توام پیمانه
هم سنگ دوصد خمخانه
همه شور عشق و مستیام از یک نگاه تو
از هر دو جهان بیگانه
شد خانهی دل میخانه
چو تویی کنارم، غم ندارم، در پناه تو
با تو دنیا ، باغ رویا
در چشم تو صد میکده می میبینم
سر مستی دل با نگهی میجویم
در آینه جز نقش تو کی میبینم ؟
کی جز ره مهر تو رهی میپویم؟
عشق تو پناهم، غیر از تو نخواهم
ای راحت جان من، شوق دو جهان من
با تو بود دنیا، باغ رویا
بی تو همه دردم، چون آتش سردم
ای مایهی جوش من، ای از تو خروش من
با تو بود دنیا، باغ رویا
ای شوق مستی من از تو، با من تنها تو بمان
راز دل قصهی غم بشنو سوز جان را بنشان
ای شور هستی من از تو، با من تنها تو بمان
راز دل از سخنم بشنو سوز جان را بنشان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر