هنوز......
رفتم که رفتم /مرضیه

از برت دامنکشان، رفتم ای نامهربان از من آزردهدل، کی دگر بینی نشان رفتم که رفتم، رفتم که رفتم
از من دیوانه بگذر، بگذرای جانانه بگذر هرچه بودی هرکه بودم، بیخبر رفتم که رفتم
شمع بزم دیگران شو، جام دست این و آن شو
بعد از این، کن فراموشم که رفتم
دیگر ازدست تو می نمینوشم
که رفتم بادل زود آشنا، گشتم از دامت رها
بیوفا رفتم که رفتم
از من دیوانه بگذر، بگذرای جانانه بگذر هرچه بودی هرکه بودم، بیخبر رفتم که رفتم
شمع بزم دیگران شو، جام دست این و آن شو
بعد از این، کن فراموشم که رفتم
دیگر ازدست تو می نمینوشم
که رفتم بادل زود آشنا، گشتم از دامت رها
بیوفا رفتم که رفتم
شاعر: رحیم معینی کرمانشاهی
آهنگساز: علی تجویدی
خواننده: مرضیه
اشتراک در:
پستها (Atom)